بتمن شروع میکند
بروس وین میلیونرى سرگشته که در ٨ سالگى شاهد قتل پدر و مادرش توسط ولگردى بوده و نمیتواند این خاطرات تلخ توام با کینهاش را فراموش کند. هنگامى که او در دادگاه رسیدگى آن حادثه قصد کشتن قاتل پدر ومادرش را که از سوى دادگاه بخشیده مى شود را مى گیرد قاچاقچى به نام فالکونى این کار را مى کند وقتیکه دوست قدیمى اش متوجه قصد قبلى او مى شود وى را سرزنش مى کند بروس براى این که به فالکونى بگوید از او نمى ترسد مى رود ومتوجه مى شود که پسرى سوسول و ترسو بیش نیست و از عدالت گیج مى شود او براى پیدا کردن مفهوم عدالت واقعى به یکباره همه چیز را رها مى کند و به دورترین جاها مى رود و با جانیان و تبهکاران خردپا دزدى مى کند تا با ترسها و درونیات و بیرون آنها براى مقابله آشنا شود . او در نقطهای از آسیا در زندان با فردی به اسم هنری دوکارد آشنا میشود که به او مى گوید چیزى که او مى خواهد پیش اوست و او را براى رسیدن به هدفش راهنمایى مى کند او پس از تمرینات دشوار عضو انجمن سایه هامیشود. انجمنی که قرن هاست شهر هایى که فاسد شدهاند نابود مى کند و توسط رأس الغول اداره میشود. . اما زمانیکه انجمن از او می خواهد فرد قاتلى را به اعدام برساند و براى نابودى گاتهام بروند از انجام این کار سرباز میزند و راس الغول و انجمن سایه ها را به آتش مى کشد و به زادگاه خود شهر گاتهام بر میگردد. او در آنجا تصمیم میگیرد که براى راهنمایى مردم یک سمبل که نه میمیرد و نه از یاد مى رود بسازد که خلافکاران هم از ان بترسند و بنابراین به کمک خدمتکار وفادارش آلفرد پنى ورث و دوست مخترعش لوسیوس فاکس ، لباس و نقابى که خود در کودکى از ان مى ترسید را میپوشد تا با کارمین فالکونی رئیس جنایتکاران شهر و یک فروشنده مواد مخدر به اسم کرین که شهر پدرش را به فسادکشیده است مقابله کند او همچنین برای این کار از یاری افرادی مانند جیم گوردن یکی از معدود پلیسهای خوب شهر و رایچل داس وکیل و دوست دوران کودکى اش کمک مى گیرد
. بتمن شووالیه تاریکی
جیمز گوردون و بتمن تصمیم میگیرند که هاروی دنت را برای پاکسازی خلافکاران به گروه خود اضافه کنند. با وجود این که هاروی دنت با ریچل داوس رابطه عاشقانه دارد، بروس وین تحت تأثیر دنت قرار میگیرد و تصیمیم میگیرد برای او یک مهمانی جمعآوری کمک مالی برگزار کند. سال مارونی، گمبل و چچن که سردسته خلافکاران هستند، جلسهای برگزار میکنند که در آن لائو، یک حسابدار چینی که پولهای خلافکاران پنهان کرده، با ویدئوکنفرانس با آنها صحبت میکند. جوکر به صورت ناگهانی وارد جلسه میشود و به آنها هشدار میدهد که بتمن محدودیت قضایی ندارد. جوکر پیشنهاد میدهد در ازای نصف پول خلافکاران، بتمن را بکشد. رؤسای خلافکاران قبول نمیکنند و گمبل برای دستگیری جوکر جایزه تعیین میکند. جوکر گمبل را میکشد. بتمن لائو را در هنگ کنگ دستگیر میکند و او را برای شهادت در دادگاه علیه خلافکاران و جوکر به آمریکا برمیگرداند.
جوکر اعلام میکند که اگر بتمن تسلیم نشود و هویت واقعیاش را معرفی نکند، او هر روز تعداد بیشتری از مردم را خواهد کشت. گوردون جلوی قتل شهردار گاتهام را میگیرد و خودش تیر میخورد و همه فکر میکنند که او مرده. بروس تصمیم میگیرد اعتراف کند که بتمن است اما به جای او دنت میگوید که بتمن است.
(ادامه اش هم حتما میدونید)...
خیزش شووالیه تاریکی
هشت سال پس از مرگ هاروی دنت، با اجرای قانون دنت، تقریباً تمامی جرایم سازمانیافته ریشهکن شدهاست. جیمز گوردون که از نگفتن حقیقت احساس گناه میکند، جریان واقعی اتفاقافتاده به همراه استعفایش را در یک نامه مینویسد تا در سالروز مرگ هاروی دنت، آن را بخواند اما زمان را مناسب نمیبیند و تصمیم میگیرد این کار را نکند. بتمن هشت سال است ناپدید شده. بروس وین منزوی شده و به غیر از آلفرد کسی او را نمیبیند. سلینا کایل اثر انگشت بروس را از خانهاش به همراه یک نماینده مجلس میدزدد. سپس آنها را به فیلیپ استرایور دستیار جان دگت میدهد، در ازای برنامهای که تمام سوءپیشینه افراد را از تمامی پایگاههای اطلاعاتی دنیا پاک میکند. استرایور به کایل نارو میزند اما کایل با استفاده از تلفن نماینده مجلس به پلیس خبر میدهد و موفق میشود از محل بگریزد. گوردون و دیگر پلیسها به محل میرسند و رد افراد استرایور را میگیرند و به فاضلابهای شهر گاتهام میرسند. بین گوردون را میگیرد، ولی گوردون موفق میشود فرار کند و جان بلیک او را پیدا میکند. گوردون به بلیک ترفیع میدهد و او را کاراگاه میکند و بلیک هم گزارش تمام کارهایش را مستقیم به گوردون میدهد.
شرکت وین دیگر سوددهی ندارد و این به خاطر آن است که بروس پروژه کار بر روی رآکتور هستهای را از ترس استفاده نظامی از آن متوقف کردهاست. بین به بورس گاتهام حمله میکند و با استفاده از اثر انگشت بروس وین، شرکت وین را ورشکسته میکند. همزمان آلفرد پنیورث برای متوقف کردن بتمن از بازگشت، به او میگوید که ریچل قبل از مرگش برای او نامهای نوشته و در آن گفته که انتخاب او هاروی دنت است. اما نمیتواند او را متقاعد کند و تصمیم میگیرد بروس را ترک کند. برای آن که دگت به رآکتور دسترسی پیدا نکند، بروس از میراندا تیت میخواهد که کنترل شرکت وین را در دست بگیرد. بعد از آن، بین دگت را میکشد. سلینا کایل برای به دست آوردن برنامه پاک کردن سوابق، قبول میکند بتمن را به پیش بین ببرد، اما در واقع بتمن را در تله میاندازد. بین به بتمن میگوید که میخواهد راه راسالغول را ادامه بدهد و به همراه باقیمانده اعضای انجمن سایهها شهر گاتهام را نابود کند. بتمن در مبارزه با بین شکست میخورد و بین کمر بتمن را میشکند و او را به یک زندان در خارج که فرار از آن تقریباً غیرممکن است، تبعید میکند. (امیدوارم ادامه داستان رو بدونید)...