مردعنکبوتی ا
اتفاقی عجیب در زندگی پیتر پارکر که دانش آموز یک دبیرستان است رخ میدهد. یک عنکبوت رادیواکتیو شده او را میگزد و بدن او دچار جهش ژنی میشود و بنابراین توانایی پیمودن دیوارها و سقفها را پیدا میکند و در او یک حس عنکبوتی بوجود میآید که او را از نزدیک شدن خطر آگاه میکند. پیتر نام «مرد عنکبوتی» را روی خودش میگذارد و ابتدا از قدرتش برای به دست آوردن پول استفاده میکند. اما بعد از اینکه عمویش توسط یک جانی کشته میشود، پیتر تصمیم میگیرد که از قدرتش برای مبارزه با خلافکاران استفاده کند. در همان زمان، دانشمند و تاجری بنام نرمن آزبرن بعد از کشف یک گاز نیرو بخش و آزمایش کردن این گاز روی خودش، در وجودش یک شخصیت جدید قدرتمند اما دیوانه با نام گرین گابلین (دیو سبز) ایجاد می کند. اکنون پیتر بایستی سه کار را در زندگیش انجام دهد: شغل جدیدش در یک روزنامه محلی، نبرد با گرین گابلین و نیز رقابت با بهترین دوستش هری آزبرن پسر نرمن برای بدست آوردن قلب همکلاسی زیبایش مری جین.
مرد عنکبوتی 2
پیتر پارکر هم اکنون در یک کالج مشغول تحصیل است. او شغل خود را از دست داده، نمراتش در کالج پایین است و از سوی دیگر درگیر مسئله ی عشقی اش با مری جین میباشد. پیتر از طرفی عاشق مری است و از سوی دیگر نمیتواند هویت مرد عنکبوتی بودن خود را برای او فاش کند زیرا در اینصورت جان او به خطر میافتد. بدین ترتیب پیتر مری را از دست میدهد و مری تصمیم به ازدواج با یک فضانورد میگیرد. پیتر سرانجام تصمیم میگیرد دست از مبارزه با تبهکاران برداشته و شخصیت مرد عنکبوتی را رها کرده و زندگی عادی ای را شروع نماید. در همین زمان یک استاد نابغه فیزیک به اسم دکتر اوتو مشغول کار بر روی یک رآکتور اتمی است. او چند بازوی مکانیکی کامپیوتری به ستون فقراتش متصل کرده تا با آن بتواند روی رآکتور کار کند اما در اثر سانحهای همه چیز بهم میریزد.
مردعنکبوتی 3
پیتر پارکر هنوز برای روزنامه دیلی بیوگل کار میکند تا این که یک توده سیاه رنگ ماورای زمینی خود را به بدن او می چسباند و پیتر متوجه نیمه تاریک وجودش میکند. به این ترتیب یک مرد عنکبوتی خشن و بی رحم پا به عرصه میگذارد...
مردعنکبوتی شگفت انگیز
دراین قسمت از مرد عنکبوتی پیتر پارکر نوجوانی است که در بچگی توسط پدر و مادرش رها شده و در عوض توسط عمو بن و زنعمو می بزرگ شده است. حال پیتر که تبدیل به یک نوجوان دبیرستانی شده، روزگار خوشی را با دوستانش سپری میکند. البته قلدرهای مدرسه همواره دردسرساز هستند اما وجود یک نفر باعث میشود که پیتر همیشه آرامش داشته باشد و آن گوین استیسی است. گوین دختر مهربان و زیبایی است و میتوان گفت تنها کسی هست که پیتر را به درستی درک میکند. پیتر هم با گوین رابطه بسیار خوبی دارد اما نکتهای که همیشه ذهن او را به خود مشغول کرده این است که چرا خانوادهاش در بچگی او را رها کردند. پیتر برای فهمیدن این موضوع به جستجو میپردازد و در نهایت به دکتری به نام کرت کانرز بر میخورد. کانرز سابقاً یکی از شرکای پدر واقعی پیتر بوده و حالا در یک آزمایشگاه در حال مهندسی ژنتیک و کشف ناشناختههاست. بزودی دکتر کانرز با آزمایشهایی که انجام میدهد موفق میشود تبدیل به یک موجود عجیب و غریب شود و متعاقباً پیتر هم در در همان آزمایشگاه دکتر کانرز توسط یک عنکبوت گزیده میشود و قدرتهای خارق العادهای پیدا میکند. اما مشکل اینجاست که دکتر کانرز که حالا باید او را مارمولک خواند، از نیروهایش در جهت پلیدی و شرارت استفاده میکند و حالا پیتر پارکر که شبیه به عنکبوت شده میبایستی جلوی طغیانگری او را بگیرد.